ضرورت دشمن شناسي در زيارت عاشورا
بخشي از سخنراني حاج اقا منصوريان در حوزه
تنها زيارتي كه دستور تلاوت روزانه دارد زيارت عاشوراست دعاي ندبه يك روز در هفته و دعاي توسل هنگام حاجت وارد شده است
زيارت أربعين روز أربعين وارد شده اما خواندن زيارت عاشورا هر روز وارد شده است و اين نشان دهنده أهميت اين زيارت است.
در سند ان نيز شكي نيست وقتي مردم ازامام باقر و امام صادق تقاضا كردند زيارتي به ايشان اموزش دهند تا امام حسين (ع) را زيارت كننداين زيارت را توصيه كرده و فرمودند دسته جمعي بخوانيد پس بايد أهميت ويژه اي داشته باشد
اگر خوب دقت كنيم متوجه مي شويم بعضي از كلمات در آيات و ادعيه به صورت كليدي تكرار مي شود
زيارت عاشورا دو دسته كلمات كليدي دارد يك دسته شهادت و درود و سلام و دسته ديگر لعن و تبري
وقتي كلمات را دو دسته ميكنيم به مهندسي جالبي ميرسيم تعداد سلامها ومترادفاتش تقريبا نصف لعن ومترادفاتش است.
در زيارت عاشورا طلب قرب مي كنيم كه به فرمايش خداوند هدف خلقت است .در اين زيارت كه دنبال تقربيم دو برابر از دشمن سخن گفته تا دوستان و اين جريان تبري تا روز قيامت است
سوال: علت اينهمه تاكيد اين زيارتنامه كه سبب تقرب إنسان به حضرت حق مي شود بر لعن و تبري چيست؟
بهترين پاسخ براي اين پرسش اين است كه ضرورت داردبه هر ميزان كه زمان براي تقرب به أوليا مي كذاريم بايد زمان گذاشته دشمن امام را بشناسيم تا دچار انحراف و لغرش نشويم.
چه كساني گروهي را كه دوست امام بودند و به امام نامه دادند را از امام جدا كرده و در صف دشمنان قرار داد؟
دشمنت را بشناس كه نتوانند تو را از إمامت جدا كنند
عبيدالله زياد چه كرد كه هيجده هزار نفر را در كمتر از دو ماه از امام جدا كرد؟
عبيدالله انتهاي سياست نبود سي و دو سه سالش بود اما چه كرد؟
ساده لوحي است كه فكر كنيم ما عقب بريم دشمن عقب مي رود.
پس اگر صد دقيقه براي امام شناسي كار ميكنيم دويست دقيقه بايد براي شناخت دشمن وقت بكذاريم.